هزاره دوم قبل از میلاد :
ساکنان فلات ایران، در سالهای ۳۰۰ تا ۱۳۰۰ قبل از میلاد، از زیور آلات مسی و نیز رشتههایی از مهر ههای رنگارنگ استفاده میکردند.
در نیمه اول این هزاره، جواهراتی به صورت گردنبند ودستبند، با دانههایی مانند تخمههای خربزه و جدا کنندههای توخالی طلایی ساخته شدند که هم مردان و هم زنان از آنها استفاده میکردند.
در شوشا شوشی در جمهوری آذربایجان نیز هنرمندان از همان تکنیک و طراحی، برای ساختن جواهرات استفاده میکردند و در شهر سوخته، واقع در استان سیستان و بلوچستان جواهرات توسط صنعتگران بومی ساخته میشد.
هزاره اول قبل از میلاد :
مخلوط شدن گروههای قومی و گروههای تازهواردی که به دلیل برانداخته شدن سلسله پادشاهان در بینالنهرین به ایران وارد شده بودند و از شمال، آداب و سنتهای غنی را ایجاد کردند، این سنتهای هنرمندانه، در حفاریهای باستن شناسی کشف شده است.
به طور مثال، در استان آذربایجان، استخوانهای دختری مربوط به سالهای ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلادی کشف شد که با دیسکها، پیشانی بند، دستبند، انگشتر، خلخال و رشتهای از هفت مهره برنزی، تزیین شده بود.
در این هزاره، در استان لرستان، گروهی از برنز کاران سکونت داشتند که سنجاقها و زیور آلات مذهبی و تزیینی ؛همراه با نقش و نگارهایی از توتم ،(مانند خنجر، شمشیر و ابزار آلات جنگی) میساختند.
برای زدن طرحهای افسانهای (اژدها و دیوها)، و همچنین برای ساخت دیسک و تیردان، صفحات فلزی را چکش کاری میکردند.
هخامنشیان :
در زمان هخامنشیان، کار با طلا و هنر جواهرسازی، نتیجه هماهنگی سنتهای مختلف، به روشی بسیار ماهرانه بود. تعدادی از اشیای مدل داده شده مربوط به این دوره، شامل بازوبند، پلاک، شمسه، دستبند، انگشتر، دکمه، مهره، گردنبند، سنگهای قیمتی و ... است.
پارتیان :
پارتیان به تزیینات و درخشان سازی اشیاء که در شرق ایران ملتهای دیگر فرا گرفته بودند، علاقه خاصی نشان میدادند. سایر ملل نیز از روشهای تزییناتی پارتیان، پیروی میکردند.
در زمان پارتیان، جواهرات، زیبا تر و با شکوه تر شدند.
طلا و جواهرات، در مقیاسهای کوچکتر و با طرحهایی ساده تر، ساخته میشدند.
آنها از انواع مختلف تزئینات، آویزها، سنجاقهای کوچک، حلقهها و سنگهای قیمتی استفاده میکردند. کمربندها وکلاههای تزیین شده از جواهرات، در این دوره رواج داشت.
ساسانیان :
در دوره ساسانیان، هنر طلا و جواهرسازی، مانند سایر هنرها به شکوفا یی رسید.
پیچیدگی مهر و نشانها، کیفیت سکهها، روکشهای تزئینی بر روی تاجها ومهارت به کار گرفته شده در نقره آلات این دوره شگفت انگیز است.
عربها :
پس از برانداخته شدن ساسانیان، جامعه ایرانی با وجود از بین رفتن استقلال سیاسی، با شگفتی بسیار، فرهنگ غنی خود را حفظ کرد و مانند همیشه، متجاوزان، فرهنگ غنی ایرانی و آداب و رسوم آن را پذیرفتند. به بیان دیگر، بسیاری از نقش و نگارها و طرحهای ایرانی و تکنیکهای آن باقیماندند.
در این دوره، نقره الات با پذیرش عمومی شگفت انگیزی رو به رو شد، اما برخی قطعات طلا، تنها توسط زنان استفاده میشد و صنف زرگرها را بیشتر افرادی از مذاهب دیگر، مانند یهودیان تشکیل میدادند.
پس از فتح ایران توسط اعراب، هنر سنتی ایرانیان تحت تاثیر کانونهای هنر اسلامی که در آنها استفاده از تصاویر ممنوع قرار گرفت.
در این دوره، از تکنیکهایی، مانند برجسته کاری، ملیله دوزی با سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و مینا کاری (مینا سیاه) استفاده میشد.
در دو دهه اول بعد از اسلام، طرحها و نقش رنگارها به طرحهای کلاسیک مربوط به روم شرقی و سنتهای تزئینی دوره ساسانی، محدود شد.
در قرنهای ۹تا ۱۲ مدلهای اسلامی بصورت آمیختهای از طبیعت و شکلهای هندسی، گسترش یافت.
در طی قرنهای ۱۲ و ۱۳، دستبندهای ایرانیان از طلا، نقره و برنز، به صورت ورقههای فلزی ساخته میشدند.
گوشوارههایی هلالی شکل از طلا، و تزیین شده با ملیله، روبان، پیچک، جوانه و مهرههایی با طرحهای مختلف، ساخته میشدند و گردنبندهای طلا از کنار یکدیگر قرار گرفتن، تشکیل میشدند.
اشیایی مربعی و یا ساتوانهای شکل، به عنوان طلسم، ساخته شده از طلا، نقره، برنز و سنگهای قیمتی، که بر روی آنها " نوشته " وجود دارد. در بین طلا و جواهرات این دوره یافت میشود، که از آنها به عنوان مهر حفاظت کننده، استفاده می شده است. نقش و نگارهای کنده کاری شدهای از این زمان باقیمانده که حاوی معانی سمبلیک و حتی نقشهای عربی – اسلامی و طرحهایی از حیوانات است.
از قرن چهاردهم به بعد، نسخههای خطی کشف شده، منابع معتبری برای اطلاع رسانی در مورد جواهرات ایرانی، محسوب میشوند.
تیموریان:
تیمور، حامی بزرگ انواع هنرها بود اوعلاقه بسیاری به سنگهای رنگی و روکشهای فلزی داشت و این ویژگی او باعث شد که نقش نگارها و تکنیکها برای دورهای بعدی (صفوی و قاجار) زنده بمانند.
در زمان مغول و تیموریان، موهای آرایش شده با جواهرات برای زنان و نیم تاجهایی از جواهر برای مردان، متداول بوده است.
صفوی : مینیاتور:
منبع اطلاعاتی باارزشی در مورد جواهرات و سلیقههای این دوره است. زنان و مردان صفوی، از یک مد یکسان در مورد زینت آلات پیروی میکردند و بیشتر ایرانیان به تزئین لباسها فنجانهای مجلسی، آبخوری و کوزهها با سنگهای قیمتی ؛علاقه بسیاری نشان میدادند. در این دوره، جواهرات گران تر و ساخت آنها تخصصی تر شد.
قاجار :
جواهرات مربوط به این دوره، شدت تحت تاثیر طرحها، نقش و نگارهای غربی بودند. یکی از ویژگیهای جواهرات این دوره، مینا کاری قطعات طلا و تزیین آن با سنگهای رنگی است. در قرن نوزدهم، سنتهای اصیل و بومی به دلیل نفوذ اروپاییان کمرنگ تر شدند، اما طرهای سنتی اقوام کرد، همچنان باقیماندند. در اواخر دوره قاجار و در قرن بیستم، جواهرات، بدلی و تکراری شدند مدلهای خارجی، به گونهای کپی میشدند که طرحهای ایرانی، نفوذ کمی بر روی آنها داشتند. غرب گرایی ناصحیح در جامعه، به صورت مد و پیروی از طرح و نقشهای غربی در این دوره آغاز شد.
سنتهای قبیلهای در ایران، بخشی از جاهرات، توسط قبایل استفاده میشد، مردمی که گسته وسیعی از مدلهای سنتی را با نفوذ پر قدرت در بین خود حفظ کردهاند. ای مدلها غنی، زیبا و بسیار متنوع در طرح و مؤثر در زنده نگاه داشتن مدلها باستانی هستند. زنان قبیلهای با سلیقههای متوع و در موقعیتهای مختلف اجتماعی، از جواهرات هلالی شکل، گلابی مانند و قلبی شکل و همچنین انواع سنجاقها، کلیپسها و سایر جواهرات کوچک استفاده میکنند.
در کردستان نیز جواهرات طرحها و شکلهایی بسیار متنوع دارند. برخی طرحهای سمبلیک در بین کردها رواج دارد. سنگ در بین کردها محبوبیت قابل توجهی ندارد؛ اما سکه و مهرهای کوچک، بسیار پر طرفدار هستند. در تصویر بالا جواهرات مورد استفاده کردها نشان داده شده است. نکته قابل توجه در مورد جواهرات قبیلهای این است که: این جواهرات، سالهای طولانی، هویت ممتاز و دست نخورده خود را دربرابر سلیقههای متنوع و زودگذر شهری حفظ کردهاند. همانطور که مردم قومی و قبیلهای ویژگیهای خاص خود را در طی قرنها نگاه داشتهاند
منبع : ویکی پدیا